لذت مادری

به نام خدا دیدگاهم نسبت به مسایل زندگی تغییر کرده دلم می خواهد دنیای جدیدم را با تو در میان بگذارم شاید تو هم در درگیر مسایلی باشی که یک تلنگر به همشان بریزد یاعلی

لذت مادری

به نام خدا دیدگاهم نسبت به مسایل زندگی تغییر کرده دلم می خواهد دنیای جدیدم را با تو در میان بگذارم شاید تو هم در درگیر مسایلی باشی که یک تلنگر به همشان بریزد یاعلی

smile

smile 

 and the world smiles with you 

 

cry, and you cry alone

یک روز خوب

به نام خدا 

نمایشگاه بازیهای رایانه ای که رفته بودیم با انستیتو بازی سازی آشنا شدم. با یه آزمون می تونی واردش بشی و بعد از گذروندن دوره هاش مشغول به کار بشی. این هفته چهارشنبه آزمون آخره. نمی دونم برم یا نرم. تازه امیرعلی رو چه کار کنم. . خلاصه مشغول به فکرم!!! 

امروز مامان اینا نهار خونمون بودن. خیلی خوش گذشت. استفاده از فلفل دلمه ای ساطوری شده در مایه گوشتی عدس پلو خیلی گزینه خوبی بود و طعم غذا رو بی نظیر کرده بود.  

مامان بعد از ظهر لحافم رو که ملحفه اش را در آورده بودم برام رویه کرد. خواهرم دختر کوچولوش رو گذاشت وسط لحاف بعد به امیرعلی گفت خاله بیا با حورا عکس بندازید. امیرعلی هم دوید و کنار حورا دراز کشید. خیلی پسرم ماه شده و باهوش. الهی شکرت.  

یاعلی

نخبه شدم

سلام سه باره!    

زندگی جریان زیبایی داره اگه بخوایم بهش دل بسپریم. 

ساعت ۱ونیم ظهره و من با بچه ها رفتیم پارک و برگشتیم! تازه کلی هم میوه و سبزیجات خریدیم. الهی شکر. امیرعلی و فاطمه چند بار از سرسره تونلی با هم سر خوردند. چند بار هم امیرعلی از سرسره کوچیک ها. خودش قشنگ از پله ها میره بالا و از سرسره سر می خوره. الهی شکر.

امیرعلی ۱۰دقیقه است که شیرش رو خورده و خوابیده.من هم بهتره برم نمازم رو بخونم و نهار رو آماده کنم.  

راستی سراهای محله درحال ثبت نام از بانوان در کانونهای ۹گانه هستند. یکیشون کانون نخبگانه. من هم ثبت نام کردم. آخه نخبه بودم خبر نداشتم!!!!!!!!!!!!! 

نه نه!!!!

سلام 

به یه سری از دوستام و آشناها اس زدم که بیان وبلاگم رو ببینن.  

ببینم کی زودتر از همه می آد! 

حتما نظر بذارین که متوجه بشم. شاید یه جایزه هم دادیم!  

 بگذریم و بیاییم خونمون...... 

فاطمه خانوم ما هنوز خوابه اما آقا امیرعلی بیدار شده می گم امیرعلی صبحونه بخوریم می گه:نه نه!!!! 

امروز پسرم برای نماز صبح بیدارم کرد. ممنون آقاامیرعلی. پیر شی مادر  

فاطمه خانوم هم که جمعه خونه خاله اش مهمون بود. دیشب بعد از فوتبال رفتیم دنبالشون و به سلامتی برگشتن خونه. تو ماشین می گم: مامان فاطمه خوش گذشت. می گه: نه!!!!!!!!!!  

خواهر و برادر نه رو خوب بلدن!

اولین یادداشت یعنی سلام!

سلام 

سلام به زندگی که بزرگترین موهبت الهی در دست من است  

سلام به آفتاب امروز که من شاهد طلوعش در خانه مان بودم  

سلام به بهترین لذت دنیا لذت مادری 

خدا رو شکر که بعد از مدتها یه وبلاگ راه انداختم تا انشاالله بتونم با انتشار لذتهای مادر بودن دنیای زیبای خودم رو به دوستانم انتقال بدم.  

حضرت علی علیه السلام جمله زیبایی دارند: 

من تفکر فی الاءالله  وُفقَ  

کسی‌ که‌ در نعمتهای‌ خداوند تفکر کندتوفیق‌ یابد 

اگر غرض از این نوشتنها برای من فقط تفکر درباره نعمتهای بی شمار خدای خوبم حین نوشتن باشه باز برام جای شکر داره. پس یه یاعلی می گم و از خود ایشون می خوام کمکم کنن.