سلام
برای آزمون نرفتم آخه دیدم وقت کلاساش رو ندارم چون فاطمه خانمم امسال می ره کلاس اول و حسابی سرم شلوغه.
زندگی گاهی روی تلخشو نشون می ده.
شاید وقتای امتحان خداست.
نمی دونم.
اما خیلی دلگیرم.
چند سال پیش نوار شب شعر مدرسه علامه حلی رو معلم فیزیکمون خانم مختاری برام آورده بود گوش دادم. یه بیت شعر هنوز خوب یادمه و این وقتایه دلگیری می آد تو ذهنم:
دلم گرفته اگر او نبود می رفتم
از این سیاهی گردون چو دود می رفتم
تصمیم داشتم وبلاگ جدیدم سراسر شادی و مثبت بودن باشه اما نشد. گاهی پیش می آد دیگه
پ.ت: انگار چون این تصمیم رو داشتم خدا هم کمک کرد رفتم عکسای بچه هام رو یه نگاهی انداختم حسابی حالم عوض شد. یکیش رو براتون می ذارم. خداییش زندگی تو سلول سلول این پسر من درجریانه!!!
خاله قربون خنده هات بشه الهی
Ghorboonesh besham
قربونت برم الهی 120 ساله بشی